چند حرفي؟
با عجله از پله ها دويدي بالا , ببخشيد . خودمو كنار كشيدم نشستي روبروم لبخند زدي , بي رمق تر از اوني بودم كه جواب لبخندتو بدم به زور يه زهر خند زدم و از پنجره بيرونو نگاه مي كردم مثل هميشه درختا با هامون راه افتاده بودن و من مي تونستم تصور كنم الان گلاره چشمهام چه جوري دارن دو دو ميزنن اونقدر حريص كه انگار حتي نمي خوان يه درختم از دست بره. آيينه رو از تو كيفت در آوردي يه خورده ماتيكتو يواشكي پر رنگ كردي بعدم هي آينه روجابجا كردي و در زواياي مختلف خودتو بررسي كردي آثار پودرارزان قيمت كه نا شيانه به صورتت ماليده بودي معلوم بود, بدك نبودي اما با اون بزك دوزك مسخره به نظر مي رسيدي مژه هات عين مژه دلقك ها شده بود بازم يه لبخند ديگه زدي , موبايلتو در آوردي از تو كيفت هي نگاه مي كردي حالا ديگه بي قراري دويده بود تو چشمهات, زير زيركي نگاهت كردم يه تيكه كاغذ پاره كه معلوم بود از ته يه مجله يا همچين جيزي كندي در اوردي و با خودكار جند تا خط كشيدي بعد دوباره همين كارو زير خط اول تكرار كردي , 5 بار اين كا روانجام دادي بعد شروع كردي جفت جفت خط ها رو خط زدن از هر رديف يا چيزي نمي موند يا يه خط باقي مي موند , آخرش مثلا به همچين چيزي رسيدي 10011 بعد كاغذو مچاله كردي و دوباره مو بايلو نگاه كردي دوباره كاغذو باز كردي و اين كارو انجام دادي , حالا ديگه فهميدي دارم نگاهت مي كنم اسمش جند حرفيه؟ جوابي نمي دم و همون طور نگات مي كنم دوباره اون لبخند كذايي رو ميزني و ميگي يه فال عشقيه خداييش خيلي راسته منتها بايد تعداد حروف اسم طرف رو لو بدي و نخودي مي خندي, منم اين بار مي خندم و چشمهامو به انزواي بي خطر پلكهام پناه مي دم آروم چشمامو مي بندم چيزي نگفتي و ديگه هم نخنديدي اما وقتي از حركت ايستاديم و خواستي پياده بشي شنيدم كه تو دلت بلند بلند گفتي مسخره از خود راضي عين ديونه ها مي مونه شايدم لال بود بعدم شو نه هاتو بالا انداختيو رفتي و همچنان ليلي وار و بي قرار مو بايلت و كاغذ مچاله تو دستتو مي پاييدي. و من پشت پلك بسته فكر كردم كه اسم توبايد چند حرفيه باشه؟ولي هنوزم نميدونم
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home