Mr. Halo

دقيقا" نميدونم چندمين باريه كه فيلم آقاي هالو رو ميبينم ولي اين از اون دسته فيلمهاييه كه هراز چندي تجديدش تو ذهنم اثر جالبي داره
مخصوصا" ديالوگهاي انتظامي سر زميني كه قراره كلاه برداري كنند در نقش يك دلال و تكيه كلامهاي علي نصيريان ...به به به به....تشكر دارم ..... بله بله
پ. ن‌: همه چيز به نحو گزنده اي واقعيه

When

وقتي هيچ چيزي اونجوري كه تو ميخواي نيست
پس هيچ لزومي نداره تو هم اون چيزي باشي كه بقيه مي خوان
حتي اگر ريسمان پرقدرت جبر گلويت را تا غايت خفگي بفشارد

گفتم به كام وصلش خواهم رسيد روزي
گفتا كه نيك بنگر شايد رسيده باشي

طي يك سال اخير اين سومين مرده كشي رسمي من بود ....سه باره
من....بيمارستان چرا؟....فكر....يه كم اضطراب.....انتظار -
من...الو ...تموم شد؟ .....بيا -
من .....راه ....بغض .... سكوت .... خانه .... گريه .... خرحمالي ... خرما با گردو ....حلوا-
تو اون ديس گرده
من ....گل ... گلايل سفيد با داوودي .... يه كم روبان مشكي اضافه ... سكوت .... اضطراب -
كفن...ترمه ... لا الله الا الله .... تلقين .. اسمعي و افهمي يا.... دادو ضجه ... قبر ... هق هق....بلوك ... آب و گلاب ... مادر ... قرص ... نه زير زبوني همون قرمزه ....سكوت ..... راه ...يه تل لباس خاكي ...يه عالمه قيافه عبوس با چشم هاي تر و پف كرده
من .....سر گيجه و سكوت ....سر وصدا ...صورتهاي شسته .... ديگ غذا....صداي قاشق و-
ليوان.... خنده هاي دزدانه و زير زيركي .... سعي در حفظ اندوه .... خاطره ... من قرا فاتحه مع الصلوات ... شب ....يواشكي برزيل و ژاپن چند چند؟.... نه من امشب رو زمين ميخوابم زير سر اون سنگه امشب عادت نداشت .... يه نوحه و شيون ده دقيقه اي .....خواب ....دو ساعت بعد ... خروپف جمع
من .... مسجد....سن ايچ ... ميشه يه ليوان آب بديد به من لطفا" شربت ميل ندارم .... صداي قاري ... ماكسيما بخري راضي نمي شي ميگي يه مدل بالاتر بخرم .... بميرم برا اون مادري كه نيمه هاي دل شب .....عجب رسميه رسم زمونه .... كار صالح فضيلته نه جلو داشبورت يه ميليون تومني .......صداي ناله هاي كمرنگ ..... گريه هاي نيمه اجباري ... خدواندا همه ما را ختم به خير بفرما .... تسليت تسليت....الهي آمين
من ....شب ...چند چنده؟... ميگرن....سكوت... چرا حرف نمي زني ؟ سرته؟ درد گرفته سكوت-
تكراري... تسليت ... من... شب ... ميگرن ...من؟ ... هيچي ....

abt me

اممم .....اگر از احوالات اين حقير خواسته باشيد در شرح حالم همين بس كه هر آنچه از قبل مي ريسيم به محض قرار گرفتنمان پشت اين رايانه پنبه گرديده و مشوش خاطر صفحه را ميبنديم و بسيار مغموم كه افاضاتمان بي ثمر مانده و شما ياران همدل و همدلان يار بي نصيب گشته و موجبات شرمساري اين جانب فراهم ميگردد
پ.ن: زياده عرضي نيست
پ.ن 2: وجود مباركتان محفوظ
پ.ن 3 : دو نقطه دي

راديو پيام « مكزيكي ها : ما عاشق
برانكو هستيم....لاوپه : تصميمات برانكو ما را به پيروزي نزديكتر كرد.....مهم نيست كه ايران بازي را واگذار كرد مهم اين بود كه علي دايي دو نيمه بازي كرد
وقتي حتي فوتبال مملكتي سياست زده شد نتيجه اين ميشود كه ديگران با ماتحت يه تمدن 2500 ساله دلبري ميكنند

فرقي نمي كنه -
نه فرقي نمي كنه...واقعا"هيچ فرقي :

كه كار جهان جمله هيچ در هيچ است
پ.ن : باور نداري؟؟!! ...مشكل شماست
پ.ن2: زياده عرضي نيست

ديشبم نخوابيدم.. يعني ميگرن بازم نذاشت فكر كردم قبلا" اين اتفاق خيلي به ندرت پيش مي آمد طي يكي دو سال اخير به شدت تكرار ميشه ...همين جور كه داشتم نمي خوابيدم يادم آمد روز ديرين حدود چهارده پونزده سال پيش اولين شبي كه تا صبح نخوابيدم ... از خوشحالي بود آن زمان ...يه خودكار ده رنگ هديه گرفته بودم خيلي خودكاررو خواسته بودم يه چند وقتي بود دل در گروش نهاده بودمو اون شب تو دستم بود....اما دقيقا" يك هفته بعدش بازم نخوابيدم چون دقيقا" همون روز خودكارم تو مدرسه گم شده بود وديگه هرگز پيدا نشد

Camu

اين كامو خدااااااست...ببين كي گفتما
پ.ن: اي كسانيكه مايليد ايمان آوريد كتاب بيگانه رو يك بار بخوانيد و چون خواستيد در طريق معرفت پيش رويد چند مرتبه بخوانيد.باشد كه رستگار شويد