غبا ر تردید این روزها چه وزنی دارد: ژانویهٔ 2009

چهارشنبه، بهمن ۰۲، ۱۳۸۷

زن دوم

از فيلم هاي جديد فارسي كه طي يك رويكرد جبري بدستمان رسيد؛ صحنه اول فيلم مهتاب ( نيكي كريمي ) و بهرام (محمدرضا فروتن) رفتن يه خراب شده اي كه سالگرد عاشقي بگيرن به طور مثال. پس از رد و بدل شدن يك سري اعترافات عاشقانه ييهو يههباره دو تا سگ رو نشون ميده كه دارن به هم مي آويزند. چيزي در مايه هاي معاشقه . حالمان دگرگون شد. به قول رضا سيبيل خودمان از سگ نجس تريد وقتي نمي تونين نسازين
پ.ن: بايد يكبار راجع به رضا سيبيل بنويسم. موجود نازنينيست

جمعه، دی ۲۷، ۱۳۸۷

I wanna die in extreme

در زندگيم لحظاتي به هم ميرسه كه در آن لحظه حس مي كنم دقيقا" در نهايت قرار ميگيرم . يعني تو اون بازه زماني و مكاني و با اون شرايط امكان نداره چيز ديگه اي منو به اون اوج از شادي يا غم برسونه. دلم مي خواد درست توي يكي از همين لحظه ها بميرم. فرقي نميكنه كدام سمت نهايتم ؛خوشم يا ناخوش. اصل اينه كه كاملا" آماده دل كندم و دنبال هيچ بهانه اي نمي گردم

جمعه، دی ۱۳، ۱۳۸۷

The waves

بيزارم و خوش دارم. مي پرسي چرا؟
نمي دانم. اما احساس ميكنم
خاطرم بر آتش است
پ.ن: با تشكر فراوان از بهترين رئيس دنيا
پ.پ.ن: بعضي از اين پ.ن هاي بي ربط يك جورايي يادداشت شخصي حساب مي شوند. شما بد به دلتون راه نديد