غبا ر تردید این روزها چه وزنی دارد: مهٔ 2009

چهارشنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۸۸

In The Mood For Confidence

اكنون مرا به قربانگاه مي برند
گوش كنيد اي شمايان, در منظري كه به تماشا نشسته ايد
! و در شماره, حماقت هايتان از گناهان ناكرده من فزون تر است
با شما هرگز مرا پيوندي نبوده است -
بهشت شما در آرزوي به بر كشيدن من, در تب
;دوزخي انتظاري بي انجام خاكستر خواهد شد
تا آتشي آنچنان به دوزخ خوف انگيزتان
ارمغان برم كه از تف آن, دوزخيان مسكين
آتش پيرامونشان را چون نوشابه يي گوارا به
.سر كشند
چرا كه من از هرچه با شماست, از هرآنچه پيوندي
: با شما داشته است نفرت مي كنم
از آغوش بويناكتان و
از دستهايتان كه دست مرا چه بسيار كه از سرخدعه فشرده است
از قهر و مهربانيتان
و از خويشتنم
... كه ناخواسته, از پيكرهاي شما شباهتي به ظاهر برده است
غرور من در ابديت رنج من است
تا به هر سلام و درود شما, منقار كركسي را بر
.جگرگاه خود احساس كنم
نيش نيزه يي بر پاره جگرم, از بوسه لبان شما
مستي بخش تر بود
.چراكه از لبان شما هرگز سخني جز به ناراستي نشنيدم
و خاري در مردم ديدگانم, از نگاه خريداريتان
صفا بخش تر
بدان خاطر كه هيچگاه نگاه شما در من, جز نگاه
.... صاحبي به برده ي خود نبود
از مردان شما آدمكشان را و
.و زا زنانتان به روسبيان مايل ترم
من از خداوندي كه درهاي بهشتش را بر شما خواهد
گشود, به لعنتي ابدي دلخوش ترم
من پرومته نامرادم
كه كلاغان بي سرنوشت را از جگر خسته سفره يي
.جاودان گسترده ام
پ.ن: كم آوردم ... خيليم كم آوردم
پ.پ.ت: بخشهاي از شعر به خاطر عدم ياري حافظه از قلم افتاده است

چهارشنبه، اردیبهشت ۲۳، ۱۳۸۸

!!!

يه ظريفي مي گفت كه سگ آدمو بگيره جو نگيره! برداشتن جاي عكس خودشون عكس ميرحسين رو گذاشتن تو هر سايت علمي, تخيلي,فرهنگي , بي ناموسي, پرنو و الخ كه عضو بودن. اين الان يعني حمايت پرشور با طيف گسترده ازكانديداي مورد تائيد ؟؟

دوشنبه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۸۸

Giji Gijiii

خداييش هيچ وقت حس نميكنم دلم مي خواد بچه داشته باشم. مگر وقتهايي كه از اين كفشهاي كوچولو عروسكي يا اسپرت با رنگهاي موقر مي بينم و دلم ضعف ميره

یکشنبه، اردیبهشت ۱۳، ۱۳۸۸

Dubai

آنچه به وضوح بين آنهمه بتن و شيشه و مارك و برند و تن هاي نيمه عريان وماكولات اسم و رسم دار و عرب و عجم و بلوند و شكلاتي و بگير و ببر حس كردم تنها همان تسلط روح سرمايه داري و حاكم شدن عصر خوشي هاي بي لذت است. بر همگان مبرهن است يا اگر نيست از همين الان باشد, كه بنده به هيچ وجه كمونيست نمي باشم و البته بضاعت سوادمان هم در اين مقولات كامل نيست ولي چيزييكه به يقين ادراك مي كنم همين كمرنگ شدن يا حتي گاهي محو شدن لذت هاي اصيل از اين تنوع هاي حاصل از به اصطلاح پيشرفت است
پ.ن : از كليه دوستاني كه در اين سفر و اكتشافات بنده را همراهي نمودند كمال تشكر را دارم. دو نقطه دي